تجربه ای نو... -2-
یه آهنربای کوچیک دستش گرفته و راه افتاده توی خونه... میگه مامانی می دونستی هاهن ربام به دیوار نمی چفه (نمی چسبه) به میز نمی چفه به آینه نمی چفه به در نمی چفه به اباس بازی (اسباب بازی) نمی چفه به پام نمی چفه فبط (فقط) به هاهن در اتاگم (آهن در اتاقم) می چفه چرا مامانی؟ من دوست دارم هه چیزی درست کنم به همه چی بچفه (بچسبه)
پدر و پسر...
همیشه زکریا و باباجونش باهم کشتی نمی گیرند یا همیشه با توپ اسباب اثاثیه ی خونه رو نشونه نمی رن یا همیشه صدای جیغ و داد بازی هاشون خونه رو پر نمی کنه بللللللللللللللللللللللله بازی بی سر و صدا هم بلدن! یک روز سرد ولی آفتابی پاییزی متوجه شدم صدایی ازشون در نمیاد. مقر فرماندهی رو ترک کردم (آشپزخونه) تا ببینم دارن چه دسته گلی آب میدن که خبری ازشون نیست! با صحنه ی جالبی مواجه شدم و تصمیم گرفتم لحظه به لحظه شو ثبت کنم. زکریا و باباجونش داشتن بازی من می کشم تو حدس بزن رو بازی می کردن (بازی که برندش باید به اسم بابامهدی ثبت بشه) یا حداقل من تا قبل از اون روز ندیده بودم. مدت ها بود که تخته مغناطیسی زکریا داشت گوشه ی اتاقش خ...
ربیع خوش آمدی...
با اجازه ی مادر سادات رخت عزای پسرش حسین علیه السلام را از تن نه از جان بیرون می آوریم و خواهیم گفت: حسین جان ما تا ابد داغدار داغ تو ایم. شیعیان ، ربیع مبارک ...
بلای خانمان سوز
قبلا تر ها می گفتند اعتیاد بلای خانمان سوز حالا من میگم ماهواره بلای خانمان سوز. ---------------------------------------------------------------------------------------------------- پرده اول: وا خانوم شما ماهواره ندارید؟ چه چیزا !!!!!!!!!!!!! دوره ی این امل بازی ها سر اومده ! ---------------------------------------------------------------------------------------------------- پرده دوم: مدتیه زکریا رو می برم کلاس ژیمناستیک برای تقویت عضلات و ماهیچه هاش و هم اینکه زمستونه نمیتونه زیاد پارک بره میزان ورجه وورجه خونش نیاد پایین! همه ی مامانا نشستن کنار سالن باشگاه ... تمرینات نرمشی اول کلاس تموم میشه و مربی میگه بچه ها ...